تحليل بنيادي يا فاندامنتال (Fundamental Analysis يا به‌اختصار FA) به بررسي دقيق و موبه‌موي اطلاعات موجود در خصوص يك دارايي مالي گفته مي‌شود. از جمله مواردي كه در تحليل فاندامنتال ارزهاي ديجيتال حائز اهميت هستند مي‌توان به برنامه‌هاي يك پروژه، تعداد افرادي كه از آن استفاده مي‌كنند، حاميان و تيم پشتيباني پروژه اشاره كرد. هدف نهايي شما از تحليل فاندامنتال اين است كه متوجه شويد آيا دارايي موردنظر بيش ‌از حد ارزش‌گذاري شده است و يا ارزش آن بيش از قيمت فعلي است. پس از آن، مي‌توانيد نتيجه‌‌اي را كه به دست آورده‌ايد در معاملات خود به كار بگيريد.

معامله دارايي‌هاي پر‌نوساني همچون ارزهاي ديجيتال به مهارت خاصي نيازمند است. انتخاب يك استراتژي، درك دنياي وسيع معاملات و تسلط بر تحليل بازار مهارت‌‌هايي هستند كه تنها با صرف زمان و كسب تجربه لازم به دست مي‌آيند. در بازارهاي مالي، تحليل تكنيكال و تحليل فاندامنتال دو نوع اصلي از تحليل هستند.

وقتي با آموزش تحليل فاندامنتال ارز ديجيتال سر‌و‌كار داريم، چشممان تنها به قيمت و تاريخچه قيمت روي نمودار است و به‌دنبال الگوهايي هستيم كه ممكن است در آينده دوباره تكرار شوند. در اين نوع تحليل، برخي تخصص‌ها را مي‌توان از بازارهاي مالي سنتي وام گرفت. به‌عنوان مثال، بسياري از معامله‌گران ارزهاي ديجيتال از همان انديكاتورهاي تكنيكالي استفاده مي‌كنند كه در بازار معاملات فاركس، سهام و كالاها ديده مي‌شوند. از جمله اين انديكاتورها مي‌توان به شاخص قدرت نسبي (RSI)، مكدي (MACD) و باندهاي بولينگر (Bollinger Bands) اشاره كرد. اين انديكاتورها ابزارهايي هستند كه رفتار بازار را صرف‌نظر از دارايي موردمعامله پيش‌‌بيني مي‌كنند. از همين رو، ابزارهاي تحليل تكنيكال در فضاي معاملات ارزهاي ديجيتال نيز بسيار محبوب هستند. اما در خصوص تحليل فاندامنتال، قضيه تا حدي متفاوت است.

اگرچه تحليل فاندامنتال ارزهاي ديجيتال نيز رويكردي مشابه بازارهاي مالي سنتي را دنبال مي‌كند، اما تفاوت عمده آن با تحليل تكنيكال اين است كه معيار آزمايش‌شده‌‌ مشخصي براي ارزيابي بنيادين دارايي‌هاي ديجيتال در دسترس نيست. بنابراين براي به‌كارگيري صحيح تحليل فاندامنتال در دنياي ارزهاي ديجيتال، ابتدا بايد بدانيم كه ارزش اين دارايي‌ها از كجا نشأت مي‌گيرد و در حقيقت چه چيزهايي باعث مي‌شوند سرمايه‌گذاران پول خود را وارد يك ارز ديجيتال كنند كه به افزايش قيمت آن منجر شود.‌ تعريف تحليل فاندامنتال تا همين جا كافي است و از اينجا به بعد وارد بحث عملي و چگونگي انجام اين تحليل مي‌شويم. اگر مي‌خواهيد از نظر تئوري بيشتر درباره اين نوع تحليل بخوانيد مي‌توانيد به مقاله «تحليل فاندامنتال چيست؟» مراجعه كنيد.

در اين مطلب، با پرس‌وجو از تحليل‌گران ارشد فاندامنتال و همچنين با كمك مقاله‌اي كه در بايننس آكادمي منتشر شده است، نگاهي به برخي معيارهاي حائز اهميت در تحليل فاندامنتال ارزهاي ديجيتال خواهيم داشت. معيار‌هاي مهم براي تحليل فاندامنتال در اين حوزه را مي‌توان به سه گروه اصلي «معيارهاي پروژه»، «معيارهاي بازار» و «معيارهاي درون‌زنجيره‌اي» تقسيم كرد. در ادامه هريك از اين معيارها و آنچه را كه مورد ارزيابي قرار مي‌دهند، بررسي خواهيم كرد و همچنين روش ايجاد انديكاتور شخصي خودتان را آموزش خواهيم داد.

مشكل تحليل بنيادي ارزهاي ديجيتال

مشكل اساسي به‌كارگيري تحليل فاندامنتال در دنياي ارزهاي ديجيتال اين است كه براي اين ارزها نمي‌توان رويكردي مشابه با كسب‌وكارهاي سنتي اتخاذ كرد. برخلاف تصور همگان، گزينه‌هاي غيرمتمركزتر همچون بيت كوين، به بازار كالاها نزديك‌تر هستند. با اين حال، ابزارهاي تحليل فاندامنتال شناخته‌شده در مورد ارزهاي متمركزتر (همچون ارزهاي ديجيتالي كه سازمان‌ها عرضه مي‌كنند) نيز حرف چنداني براي گفتن ندارند.

بنابراين، براي استفاده بهينه از تحليل فاندامنتال در فضاي ارزهاي ديجيتال بايد با دقت زيادي عمل كرد و اين مسئله را از جوانب مختلف مورد بررسي قرار داد. اولين گام در اين فرايند، تعيين معيارهاي قدرتمند است. منظور از قدرتمندبودن اين است كه معيار موردنظر را نتوان به‌سادگي دست‌كاري كرد و يا تغيير داد.

به‌عنوان مثال، تعداد دنبال‌كنندگان توييتر يا كاربران تلگرام/رديت يك شركت يا پروژه را نمي‌توان معيار مناسبي براي سنجش ارزش آن در نظر گرفت؛ چراكه ايجاد حساب‌هاي جعلي يا خريد فعاليت كاربري در شبكه‌هاي اجتماعي كار دشواري نيست.

همچنين فراموش نكنيد كه هيچ معيار واحدي وجود ندارد كه بتواند تصوير كاملي از ارز ديجيتال مورد ارزيابي ما ارائه دهد. ما مي‌توانيم به تعداد آدرس‌هاي فعال روي بلاك چين توجه كنيم و شاهد افزايش شديد آن‌ها باشيم؛ اما اين مسئله به‌خودي‌‌خود نمي‌تواند نمايي كامل از بلاك چين موردنظر را به ما ارائه كند. به‌عنوان مثال ممكن است افزايش تعداد آدرس‌ها به علت وجود سرمايه‌گذار يا تريدري باشد كه با ايجاد آدرس‌هاي جديد، دارايي مورد بررسي را در بين حساب‌هاي مختلف خود جابه‌جا مي‌كند.

همان‌طور كه در قسمت‌هاي قبل گفتيم، معيارهاي تحليل فاندامنتال صحيح در فضاي ارزهاي ديجيتال را مي‌توان به سه دسته معيارهاي پروژه، معيارهاي بازار و معيارهاي درون‌زنجيره‌اي تقسيم كرد. در اين قسمت از اين مقاله، هريك از اين سه دسته‌بندي را به‌صورت جداگانه بررسي خواهيم كرد. قصد نداريم فهرستي بيش‌ از حد طولاني و خسته‌كننده را ارائه كنيم، اما اطلاعات آن به‌قدري هست كه بتواند نقشه راهي درست از تحليل فاندامنتال ارائه دهد.

بيشتر بخوانيد:آموزش پرايس اكشن

اولين گام تحليل فاندامنتال: پروژه را زير و رو كنيد